دوشنبه ۰۵ شهریور ۰۳

روزمرگي

روزمرگي هايم

قانون ارتعاش

۱۹ بازديد

ميدانيد قانون ارتعاش چيست و چه كاربردي در قانون جذب دارد؟ اينكه ميگويند ارتعاش مثبت يا منفي به كائنات ارسال كرديم يعني چه و اگر بتوانيم ارتعاشاتمان را كنترل كنيم چه تاثيري در جذب هاي ما دارد؟ آيا قانون ارتعاش و قانون فركانس باهم تفاوت دارند؟ در اين مقاله به بررسي جامع قانون ارتعاش خواهيم پرداخت اگر سوالي داريد ميتوانيد در بخش نظرات اين وبلاگ با ما به اشتراك بگذاريد.

قانون ارتعاش در قانون جذب چيست؟


ارتعاش (به انگليسي: Vibration) در قانون جذب يعني يكي شدن با رويا و خواسته. اگر برايتان اين سوال پيش آمده است كه قانون ارتعاش يعني چي؟ و در حالت كلي ارتعاش چيست، بايد بگوييم كه: قانون ارتعاش يعني در خواسته خود حل شوي و خواسته تو در افكار و باورهايت كاملا مشهود باشد. اين زيباترين درجه از ارتقا و رشد فردي است كه در روانشناسي هم بسيار تاكيد شده است. ما بر اساس نظام باورهاي خود، احساسات و حال خود را مي سازيم. احساسات ما كيفيت فركانس ذهني-فكري ما را مشخص مي كند. فركانس همان سطح و كيفيت انرژي كار ذهن و يا بهتر بگوييم، كار توليد فكر در مغز است. پس اگر فكر خوب بكنيد، فركانس شما خوب و مثبت خواهد بود و اگر افكار غالب شما خوب و سازنده و مثبت باشد، باورهاي مثبتي در شما شكل و ريشه ميگيرد، و باورهاي مثبت و قدرتمند در شما احساسات عالي و اشتياق سوزاني براي "داشتن" و "بودن" بهتر و خوب توليد مي كند و اين مي شود فرايند ايجاد و حفظ ارتعاش در قانون جذب.

فركانس در قانون جذب چيست؟


اما فركانس چيست؟  ميدانيد كه افكاري كه بصورت غالب در ذهن ما جاري هستندو در ضمير ناخودآگاه ما وارد شده، قانون جذب را بكار مي اندازند و ارتعاشات مشابه خود را تحت عنوان شرايط و تجربيات جديد به زندگي ما جذب ميكنند. به شرايطي كه در حال تجربه ي آن هستيم مدار كنوني ما و به ارتعاشاتي كه به صورت قالب ذهن ما در آمده و هر روز و هر روز تكرار ميشوند فركانس ذهن ما ميگويند. در قانون جذب هر ارتعاشي كه ارسال ميكنيد در صورت تكرار مدام و راه پيدا كردن به ضمير ناخودآگاه فرد به فركانس تبديل ميشود و قانون جذب را بكار مي اندازد.


انرژي فركانس و ارتعاش تسلا


نيكولا تسلا دانشمند معروف ميگه :اگر ميخوايد به راز هاي جهان هستي پي ببريد به اون به چشم فركانس و ارتعاش نگاه كنيد !
بر اساس نظريه فركانس و ارتعاش تسلا، مبناي قانون جذب ارتعاش است. به اين معنا است كه انسان به صورت مداوم در حال فكر كردن است و اين افكار كه از جنس انرژي هستند ارتعاشاتي را ايجاد كرده و به كائنات ارسال ميكنند و اساس قانون جذب اينگونه است كه ارتعاشات مختلف باهم برخورد ميكنند اگر از يك جنس باشند كنار هم ميمانند و اگر بر تضاد هم باشند از هم دور ميشوند.اين مورد در ضرب المثل ها و اشعار ما نيز زياد به چشم ميخوره كه معروف ترين اونها ضرب المثليه كه ميگه :
كبوتر با كبوتر باز با باز / كند همجنس با همجنس پرواز

هوش اقتصادي چيست

۳۵ بازديد

هوش اقتصادي چيست ؟ تاكنون برايتان پيش آمده است كه پاي صحبت هاي فردي بنشينيد و او به شما بگويد كه از هوش مالي بالايي برخوردار است؟ اما اين هوش مالي يا financial IQ چيست؟ به زبان بسيار ساده اگر بخوام برايتان شرح بدهم هوش اقتصادي توانايي يك فرد در حل چالش ها و مشكلات مالي است. فكرش را بكنيد بتوانيد از پس هر مشكل و چالش مالي اي بربيايد. بي شك شرايط اقتصادي زندگيتان زير و رو ميشود. لذا در اين مقاله قصد داريم به بررسي اينكه هوش اقتصادي چيست پرداخته و راهكارهايي براي تقويت آن ارائه دهيم. در اصل قرار است كه باهم الگوي ذهني افراد ثروتمند را بررسي كنيم.

 

هوش مالي يا هوش اقتصادي چيست؟

اگر در يك جريان مالي، مفهوم سرمايه، بدهي، درآمد و هزينه را به درستي درك كنيد، شانس شما براي ثروتمند شدن به شدت افزايش مي يابد. “رابرت كيوساكي”

 

در روانشناسي نوين، هوش انسان را به چند بخش تقسيم كردند. يكي از هوش هاي انسان كه اخيرا هم اساتيد زيادي در سرتاسر جهان اهميت و كاربري آن را بسيار پر رنگ كرده اند، هوش مالي است كه بخش اعظمي از آن به قدرت مديريت زمان فرد باز ميگردد. بهترين تعريف هوش مالي را آقاي رابرت كيوساكي، ارايه كرده اند. ايشان مي گويند: هوش مالي ( هوش مالي به انگليسي : Financial-Intelligence ) يا هوش اقتصادي يا به زبان خودمان شم اقتصادي، عبارت است از مجموعه تشخيص، تصميم و اقداماتي كه يك فرد در جهت مديريت مالي زندگي خود و كسب و كارش بكار مي گيرد. كيفيت شرايط مالي امروز شما بستگي مستقيم به كيفيت رشد و پرورش هوش مالي شما از كودكي تا كنون دارد. جالب است بدانيد هوش مالي كودك، كپي هوش مالي والدين و نزديكان است. بعد ها هوش مالي و سرمايه گذاري فرد در واكنش به تجربيات پيش رو دست خوش تغيير و تحول مثبت و يا منفي ميشود كه نهايتا در بزرگسالي شكل و فرم شخصي و خاصي به خود مي گيرد. يعني هركدام از ما در هر سني شخصيت مشخص مالي در خود داريم و بر اساس نظام باورهاي مالي خود عمل مي كنيم.

 

موفقيت مالي، قانون جذب ثروت، هوش مالي، هوش اقتصادي، ذهن ثروت ساز، محمود جولايي

 

تست هوش مالي

۱- سهام A توسط يك شركت جديد عرضه شده ‌است و سهام B سهام يك شركت بزرگ محسوب مي‌شود. كداميك از گزينه‌هاي زير درباره اين دو سهام صحيح است؟

 

الف: انتظار مي‌رود كه سهام A ريسكي‌تر از سهام B باشد.

 

ب: انتظار مي‌رود كه سهام B نرخ بازگشت بيشتري نسبت به سهام A داشته‌باشد

 

ج: انتظار مي‌رود كه سهام B داراي يك نرخ برگشت تضمين‌ شده باشد اما سهام A اين تضمين را نداشته‌ باشد.

 

د: اگر نرخ سود افزايش پيداكند انتظار مي‌رود كه سهام A ارزشش را بهتر حفظ كند

 

۲- در زمان سرمايه ‌گذاري سه شرط اصلي كه بايد در نظر گرفته ‌شود كدام است؟

 

الف: حجم، بيمه، ماليات

 

ب: اعتبار، سود ناخالص، نفوذ

 

ج: ريسك، نرخ برگشت، حالت پذيري

 

د: دسترسي به حساب‌ها، سود سهام، ضمانت‌ها

 

۳- زماني نرخ سود افزايش مي ‌يابد كه:

 

الف: ذخيره‌كنندگان سود كمتري دريافت كنند و قرض‌گيرندگان سود كمتري پرداخت‌كنند.

 

ب: ذخيره‌كنندگان سود كمتري دريافت كنند و قرض گيرندگان سود بيشتري پرداخت‌كنند.

 

ج: ذخيره‌كنندگان سود بيشتري دريافت‌كنند و قرض‌گيرندگان سود كمتري پرداخت‌كنند.

 

د: ذخيره‌كنندگان سود بيشتري دريافت‌كنند و قرض‌گيرندگان سود بيشتري پرداخت‌كنند.

 

۴- سودي كه براي مدت زماني در يك حساب باقي مي‌ماند، نيز سود دريافت مي‌كند. نام اين فرايند چيست؟

 

الف: عايدي دو برابر

 

ب: سرمايه اضافي

 

ج: سود مخصوص

 

د: سود مركب

 

۵- يك فرد وام ‌دهنده زماني كه فردي بخواهد وام بگيرد اما احتمال عدم باز پرداخت پول توسط وام‌ گيرنده بيشتر از حد نرمال باشد، چه كاري انجام مي‌دهد؟

 

الف: نرخ سود كمتري را مطالبه مي‌كند

 

ب: نرخ سود بيشتري را مطالبه مي‌كند

 

ج: از امتياز اعتبار شخص مي‌كاهد

 

د: امتياز اعتبار شخص را افزايش مي‌دهد

 

۶- خطر نقد شوندگي (Liquidity) براي كدام نوع از سرمايه ‌گذاري بيشتر است؟

 

الف: املاك

 

ب: صندوق‌هاي مالي دوگانه

 

ج: حساب‌هاي ذخيره‌سازي

 

د: سهام‌هاي شخصي

 

۷- فرض ‌كنيد نرخ سود حساب پس انداز شما ۵ درصد در سال باشد و نرخ تورم ۸ درصد باشد. حال پس از يك‌‌سال قدرت خريد شما چه تغييري مي‌كند؟

 

الف: بيشتر مي‌شود

 

ب: كمتر مي‌شود

 

ج: يكسان است

 

د: نمي‌دانم

 

۸- فرض كنيد ۱۰۰ ريال در حساب خود داريد و نرخ سود ساليانه ۱۰ درصد است. اگر ۵ سال اين پول در حساب شما باقي بماند پس از ۵ سال در مجموع چه مقدار پول در حساب شما خواهد بود؟

 

الف: ۱۴۶ ريال

 

ب: ۲۰۱ ريال

 

ج: ۲۲۳ ريال

 

د: ۱۶۱ ريال

 

ه: ۱۹۹ ريال

 

۹- اگر سهام شما در يك سال ۴۰ درصد رشد داشته ‌باشد و در سال بعد ۴۰ درصد كاهش داشته ‌باشد، مقدار سود خالصي كه به دست مي‌آوريد چقدر است؟

 

الف: ۰ درصد

 

ب: ۱۰+ درصد

 

ج: ۱۶- درصد

 

د: ۵+ درصد

 

۱۰ -كاهش سود ناخالص يك شركت مي‌توانند نشان‌ دهنده كدام مورد باشد؟

 

الف: فروش شركت كاهش يافته است

 

ب: هزينه‌هاي شركت افزايش يافته است

 

ج: سود خالص شركت كاهش يافته است

 

د: نسبت سود خالص شركت به ميزان فروش كاهش يافته‌است

 

پاسخ تست هوش مالي

پاسخ ۱۰ سوال بالا به شرح زير است:

 

۱- الف / ۲- ج / ۳- د / ۴- د / ۵- ب

 

۶- الف / ۷-ج / ۸- د / ۹- ج / ۱۰- د

 

طرحواره

۳۰ بازديد

طبقه چهارم حوزه خود انگيختگي نا كافي يا ديگر جهت منديطرحواره هاي اين حوزه عبارتند از: طرحواره ايثار، طرحواره اطاعت و تله پذيرش جويي يا جلب توجه كه در ادامه به بررسي هر يك مي پردازيم.

طرحواره ايثار چيست؟ طرحواره ايثارگري
طرحواره ايثار به انگليسي Scheme of Sacrifice است. افراد با تله شخصيتي ايثار و ازخودگذشتگي تمايلي افراطي بر ارضاء نيازهاي ديگران به گونه اي كه شايد نياز هاي خودشان را در اين راه فدا كنند، دارند. افراد با طرحواره ايثارگري چنان زندگي خود را وقف ديگران ميكنند كه اين كار به قيمت عدم ارضاي نيازهاي خودشان تمام ميشود. متاسفانه از آنجايي كه در فرهنگ ما ايثار و فداكاري در دسته صفات خوب و مثبت قرار دارد، در عموم مواقع شخص يا به وجود طرحواره ايثار در خود پي نبرده و به دنبال درمان آن نيست و يا انقدر دير اقدام مي كند كه سالهاي زيادي را با اين درد و رنج مي گذراند. اين افراد همواره اين احساس را دارند كه نيازهايشان هيچگاه ارضا نمي شود و ديگران به فكر آنها نيستند.

رفتارهاي شاخص افراد با طرحواره ايثار:۱) مدام در حال سرويس دهي به ديگران هستند و آنقدر به اين كار ادامه مي دهند تا به ضرر خودشان تمام شود.
۲) اغلب افرادي خجالتي هستند كه، توان نه گفتن به خواسته هاي ديگران را ندارند.
۳) همواره در حال فداكار و از خود گذشتگي هستند و نياز هاي خود را فداي ديگران مي كنند.
۴) افرادي كه طرحواره ايثار دارند، مدام بر اين باور هستند كه ديگران از آنها سوءاستفاده مي‌كنند و اين حس آزار دهنده را همواره به همراه دارند. بدتر از آن اينكه به ديگران اجازه مي دهند تا با آنها بد رفتاري كرده و براي ارضاي نياز هاي خود از آنها سو استفاده كنند.
۵) همواره شاكي هستند كه ديگران رفتار مناسبي با آنها ندارند.
۶) اگر احيانا در مواردي خجالت را كنار بگذارند و به خواسته ديگرانه نه بگوييند، احساس عذاب وجدان مي كنند.

طبقه پنجم حوزه گوش بزنگي و بازداري:افرادي مستعد ابتلا به طرحواره هاي اين حوزه هستند كه، در خانواهاي مستبد و بيش از حد سختگير به دنيا مي آيند. وقتي والدين انتظارات عجيب و غريب و غيرواقع بينانه و بيش از حد توان كودك از او دارند، كودك دست به هر اقدامي ميزند تا والدينش را راضي كند. ولي متاسفانه هرچه بيشتر تلاش ميكند كمتر مورد توجه و تاييد والدينش قرار ميگيرد. در نهايت به اين نتيجه مي رسد كه هركاري هم كه انجام دهد باز هم نمي تواند رضايت والدينش را بدست آورد. والدين در اين خانواده ها چنان سخت گير و تنبيه گر هستند كه عزت نفس كودك را خدشه دار كرده و گاها لطمات جبران ناپذيري بر اعتماد به نفس او وارد مي كنند. كودكان در چنين خانواده هاي مدام با اين ترس دست و پنجه نرم مي كنند كه نتوانند خواسته هاي والدين را اجرا كنند و اين ترس به مرور آرامشش و خوشحالي كودك را تباه مي كند. طرحواره هاي اين حوزه عبارتند از: جلب توجه، معيارهاي سخت گيرانه، بازدار هيجاني و منفي گرايي كه در ادامه به بررسي هر يك ميپردازيم.
 
طرحواره جلب توجه چيست؟طرحواره توجه طلبي
 
طرحواره جلب توجه كه به آن پذيرش جويي نيز ميگويند، به اين معنا است كه فرد كل توان و تمركز خود را روي اين موضوع مي گذارد كه مورد پذيرش ديگران قرار بگيرد. اما متاسفانه هربار كه مورد تاييد ديگران قرار ميگيرد اين نياز در وي شدت بيشتري مي گيرد و در تمام زندگي خود را نيازمند به جلب پذيرش و تاييد ديگران مي داند. در اين راه ممكن است رفتار هاي اغراق آميز از وي سربزند و يا نقاب زده و خود را فردي نشان دهد كه نيست. بزرگترين ترس افراد با طرحواره پذيرش طلبي اين است كه نزد ديگران محبوب و دوست داشتني نباشند و اين امر تماما ريشه در عزت نفس پايين آنها دارد. در اصل اين افراد وابستگي شديدي به پذيرفته شدن توسط ديگران دارند كه اين وابستگي باعث آسيب پذيري هرچه بيشتر آنها مي شود.
 
طرحواره منفي گرايي چيست؟طرحواره منفي گرايي و بدبيني به اين معنا است كه فرد هميشه و در تمام موقعيت هاي زندگي تنها نيمه خالي ليوان را مي بيند. و نسبت به هرچيز و هركسي سوظن شديدي دارد. اگر پاي صحبت افراد با اين تله شخصيتي بنشينيد تنها كلماتي كه به تكرار مي شنويد، مرگ، شكست، بدبختي و… است. اين افراد هميشه در عذاب و استرس احتمال وقوع رخدادهاي بد و ناگوار بسر ميبرند. از نكات منفي طرحواره منفي گرايي اين است كه، وقتي تمام مدت به احتمال وقوع اتفاقات بد فكر مي كنيد سرانجام توسط قانون جذب آن اتفاقات را به زندگي خود جذب مي كنيد.
 
طرحواره بازداري هيجاني چيست؟طرحواره بازداري هيجاني به انگليسي Schema Emotional Inhibition است. افراد با اين تله شخصيتي در بيان هيجانات خود بسيار ناتوان هستند. همواره تلاش ميكنند تا هيجانات خود را پنهان كرده و حدالمقدور در مورد آنها صحبت نكنند. در موقعيت هاي حساس و احساسي كه ساير افراد واكنش هاي شديدي از خود نشان مي دهند اين افراد از لحاظ عاطفي بي تفاوتند و بيش از حد خويشتن داري مي كنند. اين افراد اغلب احساسات خود نظير دوست داشتن، محبت و دلسوزي را بيان نمي كنند و همچنين ساير تمايلات نظير تمايلات پرخاشگرانه خود را نيز سركوب مي كنند. در روابط فردي تا آن اندازه خويشتن داري مي كنند كه فرد مقابل از شناخت آنها عاجز است. از طرفي از آنجا كه هيجانات خود را در زمان مناسب بروز نمي دهند، ممكن است بر اساس فشار زيادي كه متحمل مي شوند به يكباره كنترل خود را تماما از دست بدهند.
 
طرحواره معيارهاي سختگيرانه چيست؟طرحواره معيارهاي سخت گيرانه
 
در تعريف طرحواره معيارهاي سختگيرانه بايد بگويم كه، افراد با اين تله شخصيتي هيچ گاه از هيچ چيز راضي نيستند. اين افراد عمولا از نظر اجتماع افراد موفقي هستند كه عملكرد خوبي دارند و عموما از جايگاه اجتماعي ويژه اي برخوردار هستند. درواقع بيماران گرفتار به طرح واره معيارهاي سخت گيرانه، معيارهاي بلندپروازانه درباره رفتار و عملكرد خود دارند و مدام فكر ميكنند بايد بيشتر تلاش كنند. افكار پايه اين افراد به اين صورت است كه، آنقدر عملكرد خوبي خواهم داشت تا هيچ گاه هيچ كس از من انتقاد نكند و در مقابل كوچكترين انتقادي به سرعت از كوره در مي روند. اين طرحواره معمولا منجر به نقص هاي جدي در احساس لذت ، آرامش ، سلامتي ، احساس ارزشمندي ، پيشرفت يا روابط رضايت مندانه مي شود.
 
دستاورد دوست عزيزي از همراهان راز موفقيت به نقل قول از خودشان:
«استاد هنوزم باور نميشه اين معجزه برام اتفاق افتاده؛ چيزي در درون من بود كه باعث ميشد هميشه از خودم و اطرافيانم ناراضي باشم، مشاوره هاي زيادي رفته بودم ولي نتيجه نگرفته بودم اما شركت در دوره شما براي من مثل يه معجزه بزرگ بود»

 
سبك هاي مقابله اي در طرحواره هاوجود و تاثيرگذاري طرحواره ها در زندگي ما انكار ناپذير است. يعني عملا ما خيلي از رفتار ها را تحت فشار طرحواره ها انجام ميدهيم. اما چه اتفاقي مي افتد كه نوع رفتار دو فرد با يك طرحواره يكسان در مورد رخدادي يكسان متفاوت مي شود؟ اجازه دهيد موضوع را با يك مثال توضيح دهيم فرض كنيد دونفر با طرحواره رها شدگي در يك رابطه عاطفي قرار دارند. خب تا اينجا شرايط يكسان است. هر دو نفر ترس از تنهايي دارند و معتقد اند كه اول و آخر اين رابطه را از دست ميدهند. اما چه اتفاقي مي افتد كه يكي از افراد تحت فشار طرحواره رها شدگي تصميم ميگيرد  رابطه را ترك كند و پيش خود مي انديشد بايد از اين حالت فرار كنم و قبل از اينكه ترك شوم خودم بروم. اما ديگري به شدت وابسته مي شود و مانند يك لباس تنگ، به طرف مقابلش مي چسبد تا مبادا او رهايش كند.
اين دقيقا همان چيزي است كه در علم طرحواره شناسي به آن سبك هاي مقابله اي يانگ مي گويند. عملكرد افراد در مقابل طرحواره ها كاملا بستگي به سبك مقابله اي دارد كه انتخاب ميكنند. اين امر توجيه كننده ي اين موضوع است كه چرا دو كودك كه در شرايط يكسان بزرگ شده اند و تقريبا طرحواره هاي ناسازگار اوليه يكساني دارند، رفتارهاي متفاوتي دارند. در انتخاب سبك هاي مقابله اي عوامل زيادي مثل خلق و خو، ويژگي هاي فطري افراد و الگو سازي از والدين تاثير دارند. به طور مثال فردي كه ژنتيكا خجالتي است، در مقابل طرحواره نقص و شرم از ديگران مستعد تر است. در ادامه به بررسي سبك هاي مقابله اي كه افراد براي فرار از طرحواره هايشان انتخاب مي كنند مي پردازيم.
 
تسليم، اولين سبك مقابله اي در طرحواره هاسبك مقابله اي تسليم براي فرار از طرحواره ها
 
در سبك مقابله اي تسليم، فرد مانند يك كودك بي پناه در مقابل طرحواره خود تسليم است. يعني معتقد است باور طرحواره اي كه در مورد خود دارد كاملا درست است. از او فرار نميكند. حتي به دنبال تغيير آن هم نيست بلكه مانند كودكي بي دفاع به اين شرايط رغبت بار تن ميدهد. اين تماما همان  الگوهاي خود آسيب رساني است كه فرد دائما تكرار ميكند. اجازه دهيد موضوع را با ذكر يك مثال توضيح دهيم. فردي را در نظر بگيريد كه طرحواره نقص و شرم دارد. اين فرد معتقد است كه معايب و ايرادات اصلاح نشدني اي در وجود خود دارد. حال اگر اين فرد سبك مقابله اي تسليم را انتخاب كرده باشد در برابر اين شرايط كاملا تسليم، منفعل و خنثي است. او پذيرفته كه انسان معيوبي است پس اجازه مي دهد ديگران به او توهين كرده و تحقيرش كنند. از قضا افرادي را به زندگي خود جذب مي كند كه، رفتاري مشابه والدينش داشته و با او بدرفتاري مي كنند. او هميشه از حقوق خود مي گذرد و اجازه مي دهد تا ديگران مانند يك فرد حقير با او رفتار كنند و عزت نفس او را بيش از پيش، خدشه دار كنند. افراد با سبك مقابله اي تسليم در برابر طرحواره هاي ناسازگار اوليه خود آنچنان احساس درماندگي مي كنند كه در مقابل هر تغييري مقاومت مي كنند و دوست دارند در همان شرايط آشناي گذشته باقي بمانند. حتي اگر در اين شرايط درد و رنج عميقي را متحمل مي شوند.
 
سبك مقابله اي فرار و يا اجتناب از طرحوارهبه نظر من سبك مقابله اي فرار راه حلي طبيعي براي مقابله با طرحواره ها است كه در نگاه اول به ذهن هر فرد گرفتار به تله هاي شخصيتي مي رسد. وقتي طرحواره ها فعال ميشوند عواطف منفي بسيازي مثل خشم، غم، اضطراب و … به سراغ فرد مي آيند كه گاهي بيش از ظرف تحمل بيمار هستند. فرار كمك ميكند تا از درد ناشي از اين احساسات بگريزيم. در سبك مقابله اي فرار، فرد انتخاب مي كند به جاي اينكه با طرحواره خود روبرو شود و آن را حل كند، از رويارويي با آن فرار كند تا آن احساسات گزنده در وي زنده نشود. شايد فرار يك تسكين موقت براي طرحواره شما باشد اما، به هيچ وجه راه حل خوبي نيست. وقتي مدام در حال فرار هستيم، هيچ وقت ياد نمي گيريم كه چگونه بر طرحواره هاي ناسازگار اوليه خود غلبه كنيم و همواره اسير آنها هستيم. اگر با واقعيت روبرو نشويد، صورت مسئله پاك نمي شود و مشكل شما هيچ وقت حل نمي شود. با اينكار براي حل طرحواره هايتان هيچ راه حلي پيدا نمي كنيد.
ادامه دادن به اين سبك مقابله اي مي تواند بسيار خطرناك باشد. افراد زيادي را مي شناسم كه در اين راه به كلي تمامي احساسات و هيجانات خود را از دست داده و به فرد منفعلي تبديل شده اند. حتي خيلي از آنها با زياده روي در اين روند پيامد هاي ناگواري مانند اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلي را تجربه كرده اند.

تعريف مديريت زمان

۱۸ بازديد

مديريت زمان چيست و چطور ميتواند شيب سير صعودي موفقيت هاي شما را بيشتر كند؟ بنظر شما آموختن مديريت زمان ميتواند راز موفقيت افراد بزرگي نظير آنتوني رابينز، استيو جابز، بيل گيتس، راندا برن، كوين ترودو و … باشد؟ آيا قانون جذب و يا تكنيك هاي آلفاي ذهني ميتوانند شما را در مبحث تعريف مديريت زمان به يك نخبه تبديل كنند؟ فراموش نكنيد كه اصول مديريت زمان يكي از دغدغه هاي تمام افراد است كه غفلت از آن ميتواند آنقدر مشغله هاي افراد را زياد كند كه زندگي را به كام فرد تلخ كند. در اين مقاله خواهيد آموخت كه چطور كاپيتان زمان خود باشيد.
آنچه در مقاله تعريف مديريت زمان مطالعه مي كنيد:. مديريت زمان چيست؟. دقيق ترين تعرف مديريت زمان چيست؟. چرا با كمبود زمان مواجه مي شويم؟. آيا زمانبندي شما واقعي است؟. نقش اولويت بندي در تعريف مديريت زمان. چقدر در مديريت زمان موفق بوديد؟. آيا دچار كمالگرايي افراطي هستيد؟. چقدر در مقابل خواسته هاي ديگران تسليم هستيد؟. تعرف اهمال كاري و رابطه آن با تعريف مديريت زمان. مزاياي مديريت زمان چيست؟. عواقب عدم مديريت زمان. چرا بايد تكنيك هاي مديريت زمان را بياموزيم؟. بهترين تكنيك هاي مديريت زمان كدامند؟. آيا شما مديريت زمان بلديد؟. پانزده تكنيك براي مديريت زمان. ارتباط نظم شخصي و مديريت زمان. ارتباط بين روتين روزانه و مديريت زمان. اثر زايگارنيك. مديريت ذهن آشفته. هدفگذاري به تنهايي مي تواند باعث بهبود مديريت زمان شود؟. آشنايي با نرم افزارهاي مديريت زمان. مديريت زمان pdfمديريت زمان چيست؟اگر از من بپرسيد مديريت زمان چيست؟ من به سرعت به شما مي گويم: مديريت زمان (Time-Management) يعني هوشمندانه كار كنيد تا بهره‌ وري خود را چند برابر افزايش دهيد. آيا شما هم جزو افرادي هستيد كه بعضي وقت ها به اين نتيجه مي رسيد كه اگر تنها چند ساعت بيشتر وقت داشتيد، فردي موفق تر بوديد؟ يا شايد به اين فكر مي كنيد كه مثلاً «فلاني با اين همه كسب و كار موفق و اين همه دفتر و دستك، چطور زمان را مديريت مي كند و مي تواند به همه امور رسيدگي كند؟!» واقعيت اين است كه فعلاً امكان داشتن بيش از ۲۴ ساعت براي شما وجود ندارد. در تحقيقاتي كه در دانشگاه هاروارد انجام شد، متوجه شدند كه وقتي به افراد ناموفق، مهارت مديريت زمان و برنامه ريزي را آموختند، نتايج در شغل و زندگي آن ها تا سه برابر بهتر شده و سطح رضايتمندي آنها نيز به شدت بهبود پيدا كرد.
 
چرا هنوز از دوره كاپيتان زمان براي تحول زندگيتان استفاده نمي‌كنيد ؟

  مشاوره خريد محصول: ۲۶۷۲۱۸۴۱-۰۲۱
«مسئله اصلي زمان نيست. بلكه تنها مسئله زمان است!» – مايلز ديويس (موسيقيدان برجسته و تاثيرگذار سبك جاز)دقيق ترين تعريف مديريت زمان چيست؟يك تعريف ساده از مديريت زمان اين است: مديريت كردن زمان يعني فرآيند نظم‌ دهي و برنامه‌ريزي براي تقسيم زمان خود بين فعاليت‌هاي خاص. داشتن مهارت مديريت كردن زمانِ خوب، شما را قادر مي‌ سازد تا هوشمندانه‌تر (و نه سخت‌تر ) كار كنيد و كارهاي بيشتري را با كيفيت بهتري در زمان كمتري انجام دهيد، اگر زمان بسيار كمي داريد و فشار زيادي روي شماست، ناتواني در مديريت زمان به فعاليت مفيد شما آسيب مي‌ رساند و موجب ايجاد استرس مي‌شود. شما وقتي از تعداد كار انجام شده در طول روز راضي نباشيد، احساس رضايت در شما ضعيف مي شود. ضعف رضايت از كارايي هم موجب، كم شدن انگيزه و افزايش نگراني از كار خود مي شود.
«مشكل نداشتن مسيري براي حركت است، مشكل كمبود وقت نيست. هيچكس بيشتر از ۲۴ ساعت وقت ندارد.» – زيگ زيگلار (نويسنده و فروشنده حرفه‌اي آمريكايي)به طور خلاصه اگر مي خواهيد از تعريف مديريت زمان در جهت كسب موفقيت هاي بزرگ زندگي سود ببريد، كافي است : نحوۀ استفاده از زمان خود را بهبود بخشيد، اين يعني مديريت كردن زمان! به نظر مي‌ رسد كه زمان كافي در طول روز وجود ندارد. اما، از آن‌جا كه همۀ ما ۲۴ ساعت زمان داريم، چرا برخي از افراد بهتر از ديگران به كارهايشان مي‌ رسند؟ جواب شما در مديريت زمان نهفته است. افراد موفق به بهترين نحو مديريت زمان مي‌ نمايند يعني مديريت كردن زمان را به خوبي فرا گرفته اند. شما نيز با استفاده از تكنيك‌هاي مديريت زمان كه در اين بخش آمده است، مي توانيد توانايي خود را براي عملكرد بهينه افزايش دهيد حتي هنگامي كه زمان بسيار كمي داريد و فشار زيادي روي شماست. براي مديريت زمان لازم است كه تمركز از فعاليت‌ها به روي نتايج معطوف شود؛ پر مشغله بودن به معني مؤثر بودن نيست. (جالب است كه اغلب عكس اين مطلب به حقيقت نزديك‌تر است). اينكه روز خود را در دريايي از فعاليت‌ها بگذرانيد معمولاً دستاورد كمي داريد، زيرا توجه خود را بين تكاليف متعددي تقسيم كرده‌ايد. مديريت زمان خوب شما را قادر مي‌ سازد هوشمندانه‌تر( و نه سخت‌تر ) كار كنيد تا كارهاي بيشتري را در زمان كمتري انجام دهيد.
مديريت زمان، مديريت زمان چيست، اصول مديريت زمان، قوانين مديريت زمان
مهمترين دلايلي كه با كمبود زمان مواجه مي شويم چيست؟در اين مقاله از سري مقاله هاي مديريت كردن زمان در سايت راز موفقيت ابتدا برخي از شايع ترين علل بروز كمبود زمان كه منجر به شكست در مديريت زمان مي گردد را بيان مي كنيم و سپس بهترين تكنيك هاي مديريت زمان را به شما معرفي خواهيم كرد.
آيا هدفگذاري و زمانبندي شما واقعي است؟يكي از دلايلي كه باعث مي شود ما دچار كمبود زمان شويم و مديريت زمان خوبي نداشته باشيم اين است كه در هنگام هدفگذاري خود، زمانبندي معقولي را در نظر نمي گيريم و بعبارت ديگر براي اهداف بزرگ خود يك زمان غيرواقعي در نظر مي گيريم، بعنوان مثال من مي خواهم يك نويسنده بشوم و كتابي را تاليف كنم و اين در حالي است كه من هنوز هيچ تجربه اي در زمينه نويسندگي ندارم؛ اگر من براي اين هدفم مثلا مدت زمان يك ماه را در نظر بگيرم، بطور حتم دچار كمبود زمان شده و در مديريت زمان شكست مي خورم چرا كه لازم است زماني را براي ايجاد آمادگي در خودم در نظر بگيرم، كتاب هاي زيادي را مطالعه كنم و با فنون نويسندگي آشنا شوم و سپس اقدام به نوشتن كتاب خودم كنم.
«از آرام آرام رشد كردن نترسيد، فقط از اين بترسيد كه سر جايتان ثابت مانده باشيد.» – ضرب المثل چينياولويت بندي ازمهمترين عناصر كسب مهارت در مديريت زمان استضعف در اولويت بندي اهداف سالانه، ماهانه، هفتگي و روزانه از دلايل مهم كمبود زمان و شكست در مديريت زمان است. هر اندازه روي مديريت زمان و برنامه ريزي و اولويت بندي كارها قبل از شروع آنها زمان بگذاريد كارهاي مهمتري را خواهيد كرد و موقعي كه كاري را آغاز كرديد سريعتر آن را به اتمام خواهيد رساند هر اندازه كاري براي شما مهمتر و باارزش تر باشد انگيزه براي غلبه بر تنبلي و دست به كار شدن بيشتر خواهد شد. توانايي تجزيه و تحليل ليست كارها و مشخص كردنِ مهمترين كار سكوي پرشي است كه شما را به بالاترين سطوح مديريت كردن زمان ، موفقيت، اعتماد به نفس، عزت نفس و افتخار پرتاب مي كند.

ان ال پي چيست

۳۱ بازديد

تاريخچه شكل گيري nlp  را حتما بخوانيد( ان ال پي چيست )علاقه ريچارد بندلر به يادگيري موسيقي او را واداشت به اينكه محل كوچكي را در ملك اسپيتزر براي خود تدارك ببيند و بعنوان سرايدار در آنجا زندگي كند و تحت آموزش دكتر رابرت اسپيتزر قرار بگيرد و اين در حالي بود كه ريچارد قصد ادامه تحصيل در دانشگاه كاليفرنيا را داشت و در همين مكان بود كه ريچارد با ويرجيناستير ملاقات كرد.ريچارد بندلر به طور اتفاقي با جان گريندر در ساعت آزاد دانشگاه آشنا شد و اين دو ساعتها باهم گفتگو كردند و متوجه يك هدف مشترك بين خودشان شدند. هر دوي آنها به دنبال پاسخ يك سوال بودند: آيا موفقيت در زندگي فرمول خاصي دارد يا شانسي است؟ آنها معتقد بودند كه موفقيت اتفاقي نيست و حتما قاعده و قانوني دارد و آنها بايد فرمول موفقيت را كشف كنند. بنابراين شروع به تحقيق كردند و زندگي افراد موفق بسياري را مورد ارزيابي قرار دادند و از بين اين افراد موفق، عملكرد سه نفر مورد توجه آنها قرار گرفت: خانم ويرجينيا ساتير و آقاى فريتز پرلز و دكتر ميلتون اريكسوننتيجه تحقيقات و مطالعه روي اين سه نفر nlp ( ان ال پي ) را بوجود آورد. ويرجينيا ساتير كه از بنيانگذاران خانواده درماني در سطح جهان است با همكاري «فريتز پرلز»، مبتكر روانشناسي گشتالت به يك نتيجه مشابه دست يافتند، آنها مي‌گويند: «انسان همواره درحال برنامه‌ريزي شدن براي زندگي‌اش است. ضمير ناخودآگاه مسئول برنامه ريزي است و خود فرد آگاهانه موفقيت يا عدم موفقيت در انجام هر كاري را براي ذهن خودش برنامه‌ريزي مي‌كند. هر فرد مي‌تواند ذهن خود را در جهتي كه ميخواهد برنامه ريزي كند. ويرجينيا ساتير و ميلتون اريكسون متخصص و نابغه بزرگ رفتاردرماني شهرت زيادي در درمان بيماران در مدت زمان كوتاه داشتند. دكتر اريكسون با هوش سرشار خود و خلاقيت منحصربفردش، تأثيرگذارترين و جذاب‌ترين شخص در تحقيقات ريچارد و جان بود. ريچارد بندلر و جان گريندر روش درماني اين افراد را بررسي كردند و پس از دسته بندي شيوه درمان آن‌ها، نتايج را در اختيار گروهي از روانشناسان قرار دادند و متوجه شدند كه عملكرد اين گروه از روانشناسان نسبت به قبل بهبود پيدا كرده است. پس از تحقيقات دامنه‌دار و وسيع ريچارد و جان به اين نتيجه رسيدند كه:موفقيت فرمول مشخصي دارد و همه ميتوانند به آن دسترسي داشته باشند و قابل‌ آموزش و يادگيرى ست.NLP برگرفته از الگوي رفتارى انسان‌هاي فوق‌العاده موفق است. ريچارد بندلر و جان گريندر nlp ( ان ال پي ) را پايه گذاري كردند و افراد ديگري نظير رابرت ديلتز، ديويد گوردون و… nlp را تقويت كردند.حتما بخوانيد: راز موفقيت ۱۲ فرد موفق جهان را بدانيدچگونه با كمك قانون جذب و nlp ( ان ال پي ) به اهداف خود برسيم؟ ان ال پي چيستاحتمالا مواقعي بوده كه از شب قبل تصميم گرفته ايد كه در ساعت خاصي از خواب بيدار شويد و از اينكه چند دقيقه زودتر از موعد يا سرساعتي كه ميخواستيد از خواب بيدار شده‌ايد، شما را شگفت شده و عملكرد ذهن خود را تحسين كرده‌ايد چرا كه در زمان موردنظر شما اقدام به بيدار كردن شما نموده است. اين همان برنامه ريزي ذهن است. ما به ذهن خود مي‌گوييم كه چه انتظاري داريم و نتايج دلخواهمان را مي‌بينيم.nlp را ميتوان در يك جمله خلاصه كرد:“تكرار كارهاي قبلي برابر است با نتايج قبلي و اقدام به انجام كارهاي جديد نتايج جديد را به همراه دارد”مبحث ان ال پي گستردگي زيادي دارد و در اين مقاله به سه راز مهم اين قانون مي‌پردازيم:اگر يك نفر به موفقيتي رسيده است، ما هم ميتوانيم برسيم NLP يا ان ال پيهمه افراد، سيستم فيزيكي مشابهي دارند ولي تفاوت ميان افراد موفق با افراد ناموفق در نحوه نگرش و باور آنهاست. حال اگر بخواهيم به نتايج مشابهي كه افراد موفق رسيده اند برسيم، بايد از افراد موفق الگوبرداري كنيم و اقدام و عمل و نگرش خود را به الگوي موفق خود نزديك كنيم و همين نكته كافيست تا موفقيت را يك امر شانسي يا موروثي ندانيم و به ما كمك مي‌كند تا رفتارهاي جديد بسازيمحتما بخوانيد: آيا مي دانيد الگوي موفقيت افراد موفق دنيا چيست؟تمرين اول براي استفاده از قانون nlp ( ان ال پي چيست )افراد موفق در يك زمينه مشخص مثلا سبك زندگي، انجام يك حركت ورزشي و يا نواختن موسيقي را رصد كنيد سپس با توجه به نكته بالا به الگوبرداري از زندگي و عملكرد آنها بپردازيد. بدانيد اگر شخصي توانسته به موفقيت برسد شما هم با بررسي نحوه انجام آن فرآيند به موفقيت دست خواهيد يافت.شكست فقط يك نتيجه است و مقدمه اي است براي پيروزيNLP چيستافراد در موقعيت هاي مختلف زندگي به نتايجي مي‌رسند كه اگر برخلاف ميلشان باشد آن نتيجه را شكست تعبير مي‌كنند و دچار اضطراب مي شوند درحاليكه nlp ( ان ال پي ) اين موارد را فقط يك نتيجه متفاوت مي‌داند زيرا باور دارد انسانها در زندگي يا به موفقيت مي‌رسند و يا يك تجربه متفاوت كسب مي‌كنند پس شكست معنا ندارد.تمرين دوم براي استفاده از قانون nlp يك تمرين ذهني را همين حالا انجام دهيد، به شكست هايي كه در گذشته داشته‌ايد از زاويه اي متفاوت نگاه كنيد. به اين فكر كنيد كه چه تجربيات و دستاوردهايي از آنها بدست آورده‌‌ايد؟ گاهي شكست‌ها مسير زندگي ما را تغيير مي‌دهند. بطور مثال كسي كه شغلش را از دست داده شايد تصور كند همه چيز را باخته است اما همين عامل شايد فرد را متوجه توانايي هاي ديگري در خودش كند و بتواند كسب و كار جديدي را راه اندازي كند.واقعيت همان چيزي كه مي بينيم نيستان ال پي چيست - راز موفقيتآيا هرآنچه مي‌بينيم واقعيت محض است يا فقط برداشتي است از آنچه ديده‌ايم؟ پس برداشت ما از وقايع اطراف بنا به فيلترهاي ذهني مانند باورها، ارزشها و نگرش ما به زندگي شكل مي‌گيرد و ما واقعيت‌ها را بر اساس نقشه ذهني خود تفسير مي‌كنيم. از اين نكته مي‌توان در جهت برقراري ارتباط موثر با ديگران استفاده كرد. بنابراين نظر و ديدگاه افراد را محكوم نكنيد زيرا از نظر ان ال پي هر فردي مدل ذهني خاص خود را دارد و بايد به مدل ذهني افراد احترام گذاشت.حتما بخوانيد: ۱۴ راز ارتباط موثر با جنس مخالفتمرين سوم براي استفاده از قانون nlp ( ان ال پي )به اختلافاتي كه با اطرافيان داشته‌ايد فكر كنيد، كداميك از اين اختلافات به دليل اختلاف ديدگاه و فيلترهاي ذهني شما صورت پذيرفته است؟ بنابراين قبل از آنكه افراد را قضاوت كنيد و از برچسب هايي نظير مغرور، خسيس، بي منطق و… استفاده كنيد، با خود بگوييد اين فرد مدل ذهني مربوط به خود را دارد و من بايد به مدل ذهني او احترام بگذارم و مطابق با تيپ شخصيتي او ارتباط برقرار كنم.چگونه با كمك قانون جذب و nlp  رضايت خود را از زندگي بيشتر كنيم؟ NLPرابطه ذهن و زبان و چگونگي اثرگذاري آن‌ها روي جسم و رفتار رويكردي است كه nlp ( ان ال پي ) به آن پرداخته است و تلفيق آن با قانون جذب موجب حركت هوشمندانه افراد به سوي خواسته هايشان مي‌شود. درك رابطه قانون جذب و ان ال پي و يادگيري بكارگيري اين دو مقوله را مي‌توان به يادگيري زبان ذهن تشبيه كرد. فرض كنيد به كشوري سفر كرده‌ايد كه زبان آنجا را بلد نيستيد و مي‌خواهيد با مردم آنجا ارتباط برقرار كنيد يا وارد رستوران شده‌ايد و غذايي را سفارش مي‌دهيد و زماني كه غذا براي شما اورده مي‌شود، مي بينيد كه آن غذا كاملا با خواسته شما مغايرت دارد و مثلا بجاي استيك مرغ، خوراك گوشت آورده اند!!ما بايد نحوه برقراري ارتباط با ضمير ناخودآگاه‌مان را بلد باشيم. با يادگيري بكارگيري قانون جذب و ان ال پي مي‌توانيم آنچه واقعا خواهانش هستيم را به ضميرناخودآگاهمان سفارش بدهيم. از زندگي چه ميخواهيد؟ شايد بگوييد پول بيشتر، رابطه عاشقانه، سلامتي و … را مي‌خواهيد در حاليكه ممكن است شما فقط به دنبال تجربه يك حس خوب محبت آميز باشيد. تفاوتي كه در خواسته‌هايي كه اكنون به دنبالشان هستيم با خواسته‌هاي واقعي مان كه از آنها اطلاع نداريم باعث مي‌شود چيزي كه در واقع از زندگي مي‌خواهيم به صورت كامل برآورده نشود. و در نهايت موجب نارضايتي ما از زندگي خواهد شد. قانون جذب و NLP ( ان ال پي ) توجه و درك ناخودآگاه را براي ما ممكن مي‌كنند.

قانون كارما

۱۸ بازديد

بررسي قانون كارما در قرآن

 

واقعيت آن است كه مفهوم قانون كارما از آن جهت كه ايده و باور هندوها مي باشد و موضوع دنياي بعد از مرگ را مثل ما مسلمانان قبول ندارند، قانون كارما چندان قابل پذيرش از نظر ما مسلمانان نخواهد بود. همچنين در قرآن اشاره اي به كارما نشده است.

  • فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ
    هر كس به وزن ذره‌اي نيكي كرده باشد آن را مي‌بيند. (نتايج مثبت آن نيكي به زندگي اش وارد مي شود.)
  • وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
    هر كس به وزن ذره‌اي بدي كرده باشد آن را مي‌بيند (نتايج منفي آن كار بد به زندگي اش وارد مي شود.)

بررسي قانون كارما در روانشناسي

 

در علم روانشناسي اعمال انسان، سومين مرحله از چرخه افكار، احساس و رفتار است. هرگونه باور غلط در اين چرخه ريشه ي بسيار از احساسات و اخلاقيات ما از جمله ترس، عذاب وجدان و حتي عزت نفس تضعيف شده است. بر اساس اين نظريه باورهاي انسان خواه مثبت و يا منفي باشند، افكاري را در ذهن و قسمت خودآگاه شخص پديد مي آورند كه، به دنبال آن فكر احساسي خوشايند يا نا خوشايند در شخص پديد مي آيد. در نهايت وقتي انسان تحت سلطه احساسات خود قرار مي گيرد، دست به اعمالي مي زند كه مي توانند مثبت يا منفي باشند و دوباره آن اعمال افكاري را در ذهن انسان به وجود مي آورد كه به دنبال آن احساس و رفتار ديگري است و اين چرخه تا بي نهايت تكرار مي شود.

اكنون به بررسي قوانين كارما در روانشناسي و اين نظريه مي پردازيم. طبق اين قانون هر اعمالي كه از ما سربزند، مشابه آن را طبق به زندگي خود جذب مي كنيم. اگر اين قانون را در نظريه فوق بررسي كنيم يعني:« افكار مشابه، احساسات و در نهايت رفتارهاي مشابهي را به دنبال دارند.» به طور مثال در حق كسي بدي مي كنيم. قانون كارما در كائنات مي گويد، اين بدي در نهايت به خودمان باز مي گردد. علم روانشناسي مي گويد در حق كسي بدي مي كنيم و باور داريم و فكر مي كنيم كه دنيا جاي خطرناكي است و براي حفظ بقا مجبوريم به ديگران بدي كنيم. اين باور و اين احساس مخرب ما را در تكرار اين عمل تشويق مي كند و در نهايت اطراف خود را با افرادي با اين باور پر مي كنيم و آنها نيز در حق ما اعمال زشت مشابهي را مرتكب مي شوند و در نهايت هر عملي كه انجام مي دهيم دست به دست چرخيده و همانند آن به خودمان باز مي‏گردد.

 

نماد قانون كارما ( علامت كارما )

خب اكنون كه با كارما آشنا شديد خوبه كه علامت و نماد كارما رو هم بدانيد چراكه ممكنه گاهي مورد استفاده قرار بگيرد. مثلا گاهي فكر ميكنيد رفتار و يا قضاوتي كه از دوستتان در مورد ديگري سر ميزند اشتباه است و ممكن است دچار كارماسوزي شود اما مستقيما روتون نميشه كه بهش بگيد داره كار اشتباهي ميكند براي همين اگر نماد كارما را درميان ايموجي هاي تلفن همراهتان بدانيد مجبور نيستيد كه مستقيما به او حرفي بزنيد و فقط به فرستادن ايموجي نماد كارما بسنده ميكنيد.

كارما و دارما يعني چه؟

دارما يك لغت باستاني است كه ريشه آن در زبان سانسكريت و مذاهب بودايي و هندو به معناي محافظت از خود در برابر غم ها و ناملايمات است. بر اساس قانون دارما مراقبت از خود در برابر غم ها و ناملايمات تنها بر عهده خود فرد است نه شخص ديگري. اما اين مراقبت به كمك نيروهاي مادي صورت نميگيرد بلكه لازمه آن زندگي اي در چهارچوب قوانين پاك و الهي است كه طي آن فرد به كسي آسيب نرساند. اما كارما، كارما خواهر دارما است چرا كه كارما و دارما در كنار هم راه زندگي سعادتمندانه را به ما نشان ميدهند. كارما همانطور كه پيشتر نيز برايتان تعريف كردم به ضرب المثل معروف از هر دستي بدهي از همان دست ميگيري و يا هرچه را بكاري همان را درو ميكني اشاره دارد.

قانون كارما در مورد عشق چه ميگويد؟

بيان قانون كارما در عشق هم از جمله ابهاماتي است كه كارما دارد. چرا كه قانون جذب عشق ميگويد، ذهن شما همواره در حال فرستادن ارتعاش به جهان هستي است به جز مواقعي كه خواب است اما بر اساس قانون كارما شما هيچ گاه نميتوانيد جلوي احساساتتان را بگيريد چرا كه زنده بودن به معناي احساس زندگي است.

قوانين كارما و نقش آن در زندگي ما؟

 

كارما چيست، قوانين كارما، قانون كارما در عشق، قانون كارما چيست؟-راز موفقيت

شايد مهم ترين سوال افرادي كه به دنبال مفهوم كارما هستند اين باشد كه چطور مي توان از قوانين كارما آسيب كمتري ديد و بعد آيا مي شود با استفاده از قانون كارما در خود و زندگي خويش تحولي ايجاد كرد؟ در واقع همه به دنبال فهم قوانين كارما براي كنترل زندگيشان هستند.
بياييد براي پاسخ به اين دو پرسش اساسي ۱۵ قانون كارما را بررسي كنيم اين قوانين كارما مي‌توانند زندگي شما را دگرگون كرده و تحولي اساسي در شما بوجود آورند.دوستان توصيه مي كنم اين ۱۵ قانون را جدي بگيريد. قانون كارما در اختيار شما قرار داده است. لطفا با دقت تمام ۱۵ قانون كارما را مطالعه بفرماييد و در بخش نظرات تجربيات خودتان را با ما به اشتراك بگذاريد:

۱- قانون كارما: تشابه «هرچه بكاريد، برداشت مي‌كنيد»

 

تعريف سادۀ قانون تشابه اين است كه افكار و اعمال ما عواقبي دارند، خوب يا بد.
اگر آرامش، عشق، هماهنگي، رونق و غيره را طلب كنيم، بايد همسو با آن‌ها رفتار نماييم. اين قانون از اصلي ترين قوانين كارما است كه از آن با عنوان «قانون علت و معلول» نيز مياد ميشود. همچنين انرژي‌ حاصل از فكر و عملي كه ما به اين دنيا وارد مي‌كنيم، عواقب آني يا غير آني به دنبال خواهد داشت. طبق قانون كارما كائنات همان چيزهايي را به شما بازمي گردانند كه شما به هديه داده ايد.
براي داشتن چيزهايي كه خواهانش هستيد، بايد خودتان همان چيزها را داشته باشيد و به كائنات ارائه كنيد.

۲- قانون كارما : آفرينش «آنچه كه طلب مي‌كنيم، از طريق مشاركت حاصل مي‌گردد.»

 

كارما چيست، قوانين كارما، عكس كارما، قانون كارما چيست؟-راز موفقيت

زندگي‌ پيرامون شما و هر آنچه كه در دنياي خودتان مشاهده مي كنيد، توسط نيات خود شما پديد آمده است. از آن‌جا كه ما با جهان هستي يكي هستيم، نيات ما تكامل آفرينش را تعيين مي‌كنند و طبق قانون كارما از آن‌جا كه آنچه ما در پيرامون خود داريم به بخشي از ما تبديل مي‌گردد، قانون دوم از قوانين كارما بيان مي كند كه، وظيفۀ ماست كه مطمئن شويم پيرامون ما با اميالمان هماهنگ است.

۳-قانون كارما تواضع و كارما در قوانين كارما : «نپذيرفتن آن‌چه كه هست منجر به استمرار آن‌چه كه هست مي‌شود.»

 

پذيرش، يك ويژگي مثبت در وجود هر فردي است به زبان ساده، به منظور تغيير وضعيت كنوني، ابتدا بايد آن را بپذيريم.
اگر چيزهايي كه هم اكنون مي بينيم را دشمن خود تلقي مي كنيم و چيزها و كساني هستند كه خصوصيات منفي دارند يعني خود ما نيز بر درجات بالايي از جهان هستي متمركز نيستيم و آن خصوصيات منفي درون خود ماست و اگر به جاي ايجاد تغيير در مسائل منفي بر خود مسائل منفي تمركز كنيم، در نقطۀ صفر درجا خواهيم زد.قانون پذيرش از اصلي ترين قوانين كارما است كه به زبان ساده به اين معنا است كه، اگر ميخواهيد مشكلات و شرايط سخت را تغيير دهيد در ابتدا بايد حتما مشكلات خود و وجود معضل در زندگيتان را بپذيريد.

دوستان اين اصل و قانون كارما را من خيلي دوست دارم و تصور مي كنيم تنها «پذيرش» شرايط كنونيو پيشرفت افراد موفق جهان است.

۴- قانون كارما رشد و كارما : «رشد ما فراتر از هر شرايطي است.»

 

كارما چيست، قانون كارما چيست؟-راز موفقيت

تنها چيزي كه ما بر آن كنترل داريم، خودمان است. اقدام و عملي كه پس از انگيزه شكل مي‌گيرد، شرايط مثبت يا منفي را در زندگي ما رقم مي‌زند. تغيير حقيقي فقط زماني رخ مي‌دهد كه متعهد شويم آن‌چه كه در قلبمان هست را تغيير دهيم. قانون رشد چهارمين قانون از قوانين كارما است كه كيگويد، اگر مسول و متعهد باشيد، معجزه رخ مي دهد.
طبق قانون كارما براي رشد و تعالي خويش، بايد خودمان را تغيير دهيم، نه شرايط و چيزهاي پيرامونمان را.
كارما مي گويد: دنياي تو زماني تغيير مي كند كه خود تو تغيير كني.

۵- قانون كارما پنجم: مسئوليت «زندگي ما نتيجه كارهاي خودمان است، نه چيز ديگري.»

 

كارما چيست، قانون كارما چيست؟-راز موفقيت

هنگامي كه در زندگي ما آشوب وجود دارد، اغلب به اين دليل است كه درون خودمان آشوب است. اگر مي‌خواهيم زندگي خودمان را تغيير دهيم، بايد چارچوب ذهني و پيرامون خود را عوض كنيم. ما بايد مسئوليت هرآنچه در زندگيمان وجود دارد را بپذيريم و براساس قانون كارما بپذيريم هر آنچه در پيرامون ما وجود دارد انعكاس درون خود ماست.

۶- قانون پيوندو كارما : «همه چيز در جهان هستي به هم پيوسته است، از چيزهاي كوچك گرفته تا بزرگ»

 

گذشته، حال و آيندۀ ما همگي به يكديگر پيوسته هستند. كوچك‌ترين كارهايي كه انجام مي‌دهيم با بزرگ‌ترين كارهايمان پيوند دارند. همه‌چيز به يكديگر مرتبط هستند بنابراين ما اگر چيز متفاوتي مي‌خواهيم، بايد تلاش كنيم كه اين پيوندها را تغيير دهيم. براساس قانون كارما هيچ مرحله‌اي در تكميل يك وظيفه و در راستاي رسيدن به يك خواسته و هدف از بقيه مهم‌تر نيست. گذشته ، گام اول و گام مياني و گام آخر همگي مهم هستند و گذشته و حال و آينده با هم ارتباط دارند و پيوسته هستند.

مهم نيست چه گذشته اي داشته ايد و اكنون در چه شرايطي هستيد چون به هر حال آرزوي تو دستور توست! اين تنها يك شعار نيست، واقعيتي است كه بسياري همچون شما را به اهداف و آرزوهايشان رسانده. همين حالا هم شما با ورود به اين سايت اولين گام در جهت رسيدن به آرزوهايتان را بر اساس قانون كارما برداشته ايد. شايد بعدها كه به بسياري آرزوهايتان رسيديد به ياد بياوريد كه در چنين روزي در سايت راز موفقيت نااميدانه در پي آرزوهايتان در حال مطالعه بوديد و فكرش را هم نميكرديد چنين اتفاقات شگفت انگيزي در زندگيتان بيافتد.
هيچ چيز اتفاقي نيست.

 

اعتماد به نفس

۳۷ بازديد

۶ راهكار ساده برا افزايش اعتماد به نفس در زنان

زنان به علت اينكه كانون خانه و خانواده هستند و عموما در فرهنگ ما سهم بسيار زيادي در تربيت و پرورش فرزندان دارند، از اين رو افزايش اعتماد به نفس در زنان از موضاعات حائز اهميت است كه در اعتماد به نفس كودكان نيز تاثير دارد. راز موفقيت يك بانوي موفق در عزت نفس و اعتماد به نفس او خلاصه مي شود. از آنجاي كه در فرهنگ ما عموما بيشترين مسوليت در پرورش و تربيت فرزندان به عهده مادران است، زنان با عزت نفس بالا فرزندان موفق و با حرمت نفس سالمي تربيت مي كنند. در مقاله افزايش اعتماد به نفس به معرفي شش مورد بسيار ساده و كاربردي كه سهم چشم گيري در افزايش اعتماد به نفس در زنان دارد ميپردازيم.

۱-براي افزايش اعتماد به نفس در زنان از مراقبت از پوست غافل نشويد.

زيبايي ظاهري و آگاهي از آن و انجام فعاليت هاي كه باعث افزايش اين زيبايي ميشود، معمولا در افزايش اعتماد به نفس در زنان تاثير چشم گير و غير قابل انكاري دارد. تحقيقات نشان داده بيشتر زناني كه اعتماد بنفس صحبت در جمع را ندارند و يا به اصطلاح كمرويي و خجالت پيشه مي كنند، به ظاهر خود اهميت چنداني نميدهند. همواره سعي كنيد ظاهر زيباي خود را حفظ كنيد. بدين منظور مراقبت از پوست باعث جذابيت بسيار چهره مي شود. البته منظور ما اين نيست كه بسيار هزينه كنيد. با صرف هزينه اندك هم ميتوان روتين مراقبت از پوست را اجرا كرد.

۲- ارتباط چشمي راهكاري ساده براي افزايش اعتماد به نفس در زنان.

مشخصه اي كه تمام افراد با اعتماد به نفس بالا دارند توانايي آنها در برقرار ارتباط چشمي است. تحقيقات نشان مي دهد افراد با عزت نفس و اعتماد به نفس بالا ۸۰% بيشتر از ديگران هنگام صحبت كردن تماش چشمي برقرار مي كنند و از نگاه كردن به چشمان ديگران خجالت نمي كشند. هنگام صحبت كردن با افراد با آنها ارتباط چشمي برقرار كنيد تا تاثير صحبت هايتان دوچندان شود.

۳-هنگام راه رفتن زبان بدن خود را حفظ كنيد.

اگر بخواهيم از ظاهر افراد در مورد آنها قضاوت كنيم، معمولا از نظر اكثر ما افراد با اعتماد به نفس پايين شانه هاي افتاده دارند و به هنگام راه رفتن سر به زير مي اندازند و خجالت زده به نظر ميرسند. متخصصين زبان بدن توصيه ميكنند هنگام راه رفتن، راست بايستيد و به روبرو نگاه كنيد.

۴-شيك پوشي، راهي براي افزايش اعتماد به نفس در زنان

انسان هاي شيك پوش در نظر همگان جذاب به نظر ميرسند و افراد دوست دارند با آنها مراوده و معاشرت داشته باشند. پس شايد يك تغيير كوچك در ظاهرتان تاثير شگرفي در افزايش اعتماد به نفس شما داشته باشد. شايد فكر كنيد نياز داريد كه هزينه و زمان زيادي را صرف كنيد. در پاسخ بايد بگويم كه خير كافيست در انتخاب لباستان دقت كنيد و يا عطر مناسبي براي خود انتخاب كنيد و همين عوامل كوچك تاثير زيادي در افزايش اعتماد به نفس در زنان دارد.

۵-خودباوري، يك كليد اساسي براي افزايش اعتماد به نفس در زنان

مراقب باشيد! اگر تمام وقت خود را صرف ظاهرتان كنيد و به موارد ديگر اهميت ندهيد، بي شك كمتر احساس خوشحالي مي كنيد چرا كه افراط در خودآرايي باعث مي شود از جنبه هاي ديگر زندگي غافل شويد و حتي ممكن است شما را دچار اختلال رفتاري نقص و شرم كند. اگر در مورد طرحواره نقص و شرم و كمرويي اطلاعات كافي نداريد پيشنهاد ميكنيم مقاله خجولي و يا طرحواره را مطالعه كنيد.

۶-اگر مي خواهيد اعتماد به نفس بالا داشته باشيد از افراد ايراد گير فاصله بگيريد.

شايد باورتان نشود اما افراد بهانه گير كه مدام به دنبال ايراد گيري و انتقاد بي پايه و اساس از ظاهر و رفتارتان هستند سمي ترين عامل در زندگيتان هستند كه در نهايت به مرگ عزت نفس و اعتماد بنفس در شما منجر ميشوند، پس تا ميتوانيد زمان خود را با افراد خوش برخورد و مثبت نگر بگذرانيد.

تعريف اعتماد به نفس از زبان چند صاحب نظر و روانشناس:

همراهان سايت راز موفقيت، اميدوارن تفاوت اعتماد  و عزت نفس يا حرمت نفس را بخوبي درك كرده باشيد. اگر لازم مي دانيد مقاله «عزت نفس چيست» و يا «مقالات اعتماد به نفس» را كليك كرده و با دقت مطالعه بفرماييد. اما ببينيم بزرگان انديشه چه تعريفي از اعتماد به نفس ارائه كرده اند:

« حرمت نفس » چگونگي نگرش و قضاوت شما درباره خودتان است. اين عبارت ارزش ها، اعتقادات و بازخوردهاي شما را توصيف مي كند. «سيندي پيج، اندروپيچ»
« اعتماد به نفس » باور به توانايي و قابليت انساني خويش است، اينكه با هر آنچه در زندگي پيش آيد روبرو مي شويد، از عهده آنها برمي آييد و آنچه را كه ضروري است انجام مي دهيد. «باربارا دي آنجليس»
« حرمت نفس » ايمان به خود به رغم ترس هايتان است. «باربارا دي آنجليس»
« اعتماد به نفس » به معناي خودشناسي، احترام به خود و ارزش قايل بودن براي خود مي باشد. «جين يودر – ويليام پراكتور»
« حرمت نفس » عبارت است از احساس ارزشمند بودن. اين حس از مجموع افكار، احساسات و عواطف فرد در طول زندگي ناشي ميشود. «پروين عليپور»

 

عزت نفس

۲۹ بازديد

تا كنون به اين موضوع فكر كرده ايد كه چرا عزت نفس داشتن تا اين حد موضوع مهمي است؟ چرا همه ميگويند اگر ميخواهيد زندگي خوبي داشته باشيد بايد عزت نفس بالايي داشته باشيد؟ اصلا داشتن آن چه اهميتي دارد راستي آيا عزت نفس با اعتماد به نفس تفاوت دارد؟ در اين مقاله باهم به بررسي همه اين موارد ميپردازيم.

عزت نفس چيست ؟

عزت نفس در اصل احساسي است كه نسبت به خودتان داريد. چقدر خودتان را دوست داريد؟ وقتي در آينه نگاه ميكنيد به فردي كه در آينه ميبينيد چه حسي داريد؟ چقدر خودتان را انسان ارزشمند و لايق احترامي ميدانيد؟ عزت نفس داشتن به اين معنا نيست كه شما خودتان را دوست داريد چون انسان بي عيب و نقصي هستيد. عزت نفس يعني خودتان را دوست داريد با اينكه ميدانيد در كنار محاسنتان قطعا معايبي هم داريد.

تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس چيست؟

عزت نفس چيست - افزايش عزت نفس

بسياري افراد و حتي متخصصين را ديده ام كه مفهوم اعتماد به نفس را به جاي عزت نفس درك كرده اند و اصولا عزت نفس در ايران زياد شناخته شده نيست. و افراد كاري براي بهبود حرمت نفس خود انجام نمي دهند. هرچند ما در تئوري براي عزت نفس و اعتماد بنفس تعاريف كاملاً متفاوتي داريم ولي واقعيت آن است كه در روانشناسي باليني تفاوت و مرز كاملا مشخص و دقيقي بين اين دو وجود ندارد. دليل اصلي آن هم به خاطر اين بوده كه عزت نفس و اعتماد بنفس آن‌چنان در هم تنيده و لابه‌لاي هم هستند كه مثل يك قاشق مخلوط نمك و شكر، هرچند دو عنصر كاملاً متفاوت و مشخصي هستند. فراموش نكنيد كه جدا كردن اعتماد به نفس و عزت نفس از هم هنگام كار بر روي روان و كاركرد ذهن بسيار سخت مي‌نمايد.بطور خلاصه كمبود اعتماد به نفس ميوه و نتيجه عزت نفس پايين است. پس اگر عزت نفس پاييني داريد به احتمال زياد در آينده اي نه چندان دور با مشكلاتي اعم از كم رويي و خجولي نيز روبرو مي شويد.

جالب اينجاست كه كساني كه صفحه Self-Confidence‌ در ويكي‌پديا را هم تنظيم كرده‌اند، نهايتاً به درك درستي از اين مفهوم به‌ظاهر ساده نرسيده‌اند و كمابيش آن را با عزت نفس (Self-Esteem) اشتباه گرفته‌اند. كه حتماً در آينده در اين مورد كمكي به اين سايت خوب خواهم رساند.

تفاوت عزت نفس و خودپنداري

در اكثر موارد اين دو مفهوم به جاي هم به كاربرده ميشوند و در اصطلاحات عاميانه يك مفهوم در نظر گرفته ميشوند در حالي كه ذاتا باهم تفاوت دارند. خودپنداري مجموعه‌اي از عقايد فرد درباره خودش است. يعني همان توصيفي كه از خود دارد. مثلا اگر عنوان كنيد چشمانتان آبي است و رنگ پوستتان گندمي است(اگر واقعا چنين باشد) اين خودپنداري است. اصلي ترين وجه تمايز خودپنداري و عزت نفس در اين است كه در خودپنداري قضاوتي صورت نميگيرد. مثلا اگر بگوييد چشم من آبي است اين خودپنداري است اما اگر مبناي قضاوتي پيدا كنيد و بگوييد چشم آبي بسيار جذاب است اين عزت نفس است.

تفاوت عزت نفس و خودشيفتگي

عزت نفس نوعي ارزيابي ذهني از خودمان است. اگر درست ارزيابي كنيم سلامت روانمان را به همراه دارد و اگر اشتباه كنيم، اختلال هاي شخصيتي را براي ما به همراه دارد. يكي از اين اختلالات شخصيتي خوشيفته يا نارسيستيك است. افراد با شخصيت خودشيفته، در مورد خود بزرگنمايي و اغراق ميكنند و خود را از آنچه واقعا هستند بزرگتر و توانمند تر معرفي ميكنند. افراد خودشيفته براي احساس رضايت از زندگي نيازمند تعريف و تمجيد ديگران هستند و اگر چنين نشود كلافه و عصبي ميشوند. همچنين سطح احساس همدردي اين افراد با ديگران بسيار پايين است.

نظريه روانشناسان در مورد عزت نفس

تئوري دكتر فيلد 

دكتر فيلد مي گويد: من اگر بخواهم دوباره در مورد خودم بگويم. ساليان سال خشم كوبنده اي از جانب مادرم داشتم و اين خشم در درون من به يك آتش كوره اي تبديل شده بود كه در و پيكرش بسته است و در درون من محبوس شده بود. هميشه آماده بودم كه با او بحث كنم؛ دعوا كنم كه چطور يك مادر بچه ي خودش را رها مي كند و مي رود. آن هم يك دختر بچه ي كوچيك. چطور يك مادر اجازه مي دهد فرزندش را يك مرد بزرگ كند. بعد كم كم اين نگاه را عوض كردم.

من همان قدري كه فرزند مادرم هستم. فرزند پدرم هم هستم. پدرم از من نگهداري كرده است، اين قضيه را بعدها خيلي در خودم تغيير دادم. گفتم خب اگر من بخواهم از دل اين اتفاق يك چيز خوب برداشت كنم و به خودم بدهم چي هست. خب متوجه شدم  اين كه من پيش پدرم بزرگ شدم در واقع يك موهبت بود . چون ايشان خيلي خوب از من مراقبت كردند و شايد نبود مادرم باعث شد كه من با پدرم اينجوري بزرگ بشوم. و تربيت پدر را بگيرم در واقع براساس همين تكنيك آخر، من بعد از ساليان سال جنگ ونبرد ذهني با مادرم، آمدم شكر گزاري كردم و تشكر كردم بخاطر نعمتي به نام پدر كه از من اينگونه مراقبت و نگهداري كرد. در واقع تنفر در درون من به عشق تبديل شد . حتي در مورد مادرم هم از او ممنونم و سپاس گزارش هستم. در واقع مادرم من را به دنيا آورد و اگر او نبود خب من نمي توانستم اين دنيا را تجربه كنم و از ايشان هم سپاس گزارم من مادرم را به گونه اي بخشيدم و شكر گزار شرايط كودكي ام هستم.

وقتي نگاه را اينطور تغيير مي دهيد فكر نكنيد فقط در همين زمينه مثلا در مورد من در زمينه نگاهم نسبت به پدر و مادر تغيير كوچكي ايجاد شد. نه اينگونه نگرش ها ي جزئي، انعكاس پيدا مي كنند در نگرش هاي عمومي و كلي تر و به تدريج نگاهتان نسبت به زندگي و مفهوم زندگي عوض مي شود.

عزت نفس چيست - افزايش عزت نفس

اين جاست كه تاثير افزايش عزت نفس درانسان به يك صورت قشنگي مشخص مي شود. با بخشش ديگران ما به راحتي مي توانيم بسياري از خشم هاي درون مان را فروكش كنيم. مي توانيم خيلي از تنفرها را ضعيف تر يا از بين ببريم. مي توانيم يك آرامش دروني در خودمان بوجود بياوريم. اين پنج روش و تكنيك بود كه من براي بهبود وضعيت عزت نفس و در حالت كلي تر حرمت نفس بيان كردم. اين پنج روش كاربردي را هميشه در زندگي خود بكار بگيريد. ايمان دارم كه با وجود اين تكنيك ها زندگيتان را رويايي خواهيد كرد.

تا اين لحظه از مقاله سعي نموديم در مورد عزت نفس اطلاعاتي جامع را در اختيارتان گذاشتيم.ابتدا تعريف عزت نفس را به طور دقيق شرح داديم و دقيقا عنوان داشتيم كه عزت نفس چيست و چگونه به افزايش عزت نفس برسيم و يا از كاهش حرمت نفس در خود و عزيزانمان جلوگيري كنيم، سپس به بررسي خطرات عزت نفس پايين پرداختيم و طرحواره نقص و شرم كه اصلي ترين فرآيند مخرب عزت نفس پايين است، پرداختيم و در انتها نيز راهكار هاي برا افزايش عزت نفس ارائه داديم. اگر تا كنون قانع نشديد كه افزايش عزت نفس تا چه اندازه موضوع مهمي در تمامي روابط فردي و اجتماعي ما است، پيشنهاد ميكنيم به مطالعه ادامه مقاله بپردازيد تا در مورد اهميت افزايش عزت نفس بيشتر بدانيد.

 

نظريه كوپر اسميت

رابطه عزت نفس و تشخيص كوپراسميت - عزت نفس

آزمون عزت‌ نفس كوپراسميت نگرش فرد را نسبت به خودش در چند حيطه به‌ويژه در رابطه با گروه همسالان و والدين و محيط مدرسه مي‌سنجد،‌ اين آزمون مشتمل بر ۵۸ سؤال است كه هركدام از سؤالات داراي ۲ گزينه است. جواب‌ها تحت عنوان”بلي و خير” مشخص‌شده است. كسي كه پرسش‌نامه را پرمي‌كند بايد توجه داشته باشد كه كدام گزينه دقيقاً گوياي احوال دروني‌اش است. مقياس عزت‌ نفس كوپراسميت يك مقياس خود- گزارشي، مداد – كاغذي است كه ۸ ماده آن دروغ‌سنج است و ۵۰ ماده ديگر آن به ۴ خرده مقياس عزت‌ نفس كلي، عزت‌ نفس اجتماعي ، عزت‌ نفس خانوادگي  و عزت‌ نفس تحصيلي تقسيم‌شده است. آزمون عزت نفس كوپر اسميت كه يكي از برترين آزمون هاي ارزيابي عزت نفس است به زودي در سايت راز موفقيت قرار داده مي شود و شما مي توانيد عزت نفس و حرمت نفس خود را بسنجيد.

نظريه مارك ليري

رابطه عزت نفس و نظريه جامعه شناسي - راز موفقيت

مارك ليري (mark-leary) يك روان‌شناس اجتماعي مي‌باشد كه بر روي عزت نفس در ساختار روان‌شناسي تكاملي تحقيق مي‌كند. وي نظريه‌اي در مورد عزت نفس به ادبيات روان‌شناسي وارد كرده است.

نظريۀ جامعه‌سنجي مي‌گويد كه عزت نفس يك معيار دروني است كه فرد طبق حرمت نفس خود درجۀ پيوند خود با ديگران يا جدا افتادگي خود از ديگران را تعيين مي‌كند « مارك ليري »
اين نظريه، عزت نفس را به‌عنوان ادراك دروني فرد از پذيرش يا طرد اجتماعي قلمداد مي‌كند.شواهد محكمي دال بر دقت و كارايي اين نظريه وجود دارد. براي مثال، تحقيقات نشان داده كه تأثير رخدادها بر عزت نفس افراد با تصور آنان از اين‌كه اين موضوعات چگونه باعث خواهند شد ديگران آن‌ها را بپذيرند يا طرد كنند، همخواني دارد «  ليري، تمبور، تردال و داونز »
علاوه بر اين، ليري و همكارانش دريافتند كه امتيازات مربوط به احساس آزمودني‌ها با امتيازات مربوط به عزت نفس آنان موازي بود. در نهايت، شواهد نشان مي‌دهند كه جدا افتادگي اجتماعي به دليل ويژگي‌هاي شخصيتي، باعث كاهش عزت نفس مي‌شود. « ليري و همكاران »

 

قانون جذب

۳۳ بازديد

ميدانيد كه قانون جذب چيست؟ ميدانيد كه چه اهميتي دارد؟ چطور بعضي از افراد سوپر موفق جهان مثل كوين ترودو توانسته اند از اين قانون استفاده كنند و زندگي خود را زير و رو كنند؟ اصلا قانون جذب حقيقت است يا دروغ؟ چطور از اين قانون استفاده كنيم؟ در اين مقاله ابتدا توضيح ميدهيم كه قانون جذب چيست؟ و سپس يادتان خواهيم داد كه چطور از اين قانون استثنايي استفاده كنيد.

قانون جذب چيست ؟

قانون جذب به زبان ساده يعني فراموش نكنيد كه در اين جهان همه چيز داراي انرژي است حال اگر دو چيز انرژي مشابهي داشته باشند به يكديگر جذب ميشوند مثلا اگر انرژي شما با ماشين مورد علاقتان يكي باشد، بر اساس قانون جذب ميتوانيد آن را به زندگيتان جذب كنيد يعني شما دير يا زود صاحب آن ماشين رويايي خواهيد شد.

مفاهيم پايه و اساسي در قانون جذب

۱- قانون ارتعاش :

قانون ارتعاش را ميتوان اصلي ترين مفهوم در قانون جذب دانست كه پايه و اساس آن را تشكيل داده است. بر اساس قانون ارتعاش تمامي كائنات( منظورم از كائنات شامل شما، گياهان، حيوانات، اشيا، افكار، جامدات و هرآنچه كه در اين جهان بتوانيد تصور كنيد است.) در حال توليد و ارسال انرژي هستند و انرژي هاي مشابه به يكديگر جدب ميشوند.

۲- قانون جذب پول:

قانون جذب پول و ثروت يكي از زير مجموعه هاي كاربردي قانون جذب است كه عنوان ميكند اگر نسبت به پول احساس خوبي داشته باشيد(با او هم فركانس شده)، ميتوانيد در مدتي كوتاه پول بسياري را به زندگي خودتان جذب كنيد. الان حتما ميگوييد كه اصلا مگه ميشه كسي نسبت به پول حس بدي داشته باشد؟ همه پولدار شدن را دوست دارند. در جواب بايد بگويم بله بسيار اند افرادي كه نسبت به پول حس بدي دارند منظورم همان افرادي است كه تا يك فرد پولدار ميبينند با خود ميگويند حتما با كار خلاف به اينجا رسيده و يا افرادي كه فكر ميكنند پولدار ها از زندگيشان رضايت ندارند، خانواده شان دوستشان ندارند، از زندگي لذت نميبرند، صدها مشكل و چالش دارند كه با ميليون ها تومان هم حل نميشود.

قانون جذب پول و ثروت چطور كار ميكند؟

قانون جذب چيست - چگونه از قانون جذب استفاده كنيم

در ادامه، ما به طور خاص درباره « قانون جذب پول و كسب ثروت » صحبت خواهيم كرد و تمركزمان روي رازهاي جذب ثروت خواهد بود. دقت داشته باشيد كه براي رسيدن به هر خواسته اي بايد بر افكار و استفاده از مغز براي ارسال ارتعاش تكيه كنيم. براساس قانون جذب، جهان هستي، رويدادها، اتفاقات يا افرادي را در مسير شما قرار مي دهد تا خواسته شما خلق شود و آنچه را كه ارتعاش داده ايد، مطابق با احساستان ظاهر شود. براساس قانون جذب، ارتعاش احساسي شما، وقايع و افرادي را به سوي خودتان برمي گرداند.

قانون اول جذب پول

اولين و مهمترين قانون درباره كسب ثروت « خواستن پول با تمام وجود » است.

قانون دوم جذب پول

اگر پول مي خواهيد، « چقدر ميخواهيد» ؟

نكته طلايي اين دو قانون اين است كه عددي كه انتخاب مي كنيد بايد به اندازه اي باشد كه وقتي به آن فكر مي كنيد، احساس بسيار خوبي به شما بدهد؛ چون اگر حس بدي به شما بدهد؛ يعني خارج از نقطه مطلوب شماست.

مثلا عددي كه انتخاب مي كنيد، يك ميليارد تومان باشد، هنگام فكر كردن به آن حالتان بد شود، به اين معني است كه شما نميتوانيد روي آن تمركز كنيد.

در واقع فكر شما به نداشتن آن مقدار پول، گرايش پيدا مي كند و اينجاست كه افكار منفي مثل : «چطور مي توانم به آن برسم؟ هيچوقت براي من اتفاق نمي افتد! من كه شرايطش را ندارم! » در ذهن شما متولد مي گردد.

اين افكار به شما حمله كرده و شما نيز روي آنها تمركز مي كنيد و حستان بد مي شود و طبيعي است مقدار بيشتري از نبودن پول را خلق مي كنيد.
براي هر شخصي مقدار پولي كه با آسودگي مي تواند بخواهد، متفاوت است. شيوه درخواست هم در افراد مختلف، به يكي از سه روش زير مي تواند باشد:

  • بعضي از شما مي گوييد: آن قدر پول مي خواهم كه همه بدهي هايم را تسويه كنم. لازم است در ابتدا ان مقدار پول را در قالب يك واحد پولي، مشخص كنيد تا بتوانيد بر روي ان واضح تر تمركز كنيد.
  • برخي كلي تر درخواست مي كنند: مي خواهم آن قدر پول داشته باشم كه فشار مالي روي من نباشد.
  • برخي نيز ممكن است بگويند: فقط مي خواهم حسي داشته باشم كه از لحاظ مالي احساس امنيت و آزادي كنم.

با درخواست كردن، ذهن شما شروع به ارتعاش روي  « حس داشتن پول »مي كند. قانون ارتعاش مهمترين اصل در قانون جذب است.

۳- قانون جذب رابطه:

قانون جذب عشق بخشي بسيار كاربردي در قانون جذب است كه بر روابط افراد تاثير مي گذارد. در قانون جذب رابطه افراد اين توانايي را دارند كه هرآنچه از اخلاق و رفتار يك فرد را دوست دارند به زندگي خود جذب كنند(اطرافشان پر ميشود از افرادي با اين ويژگي هاي اخلاقي ) و در مدار ناخواسته هايشان قرار نگيرند(به طور ناخودآگاه از افراد با خسيسه هاي اخلاقي اي كه دوست ندارند دور ميشوند)

 

۴- قانون جذب سلامتي:

قانون جذب سلامتي ميگويد كه با كنترل افكار خود مي‌توانيد در وضعيت جسماني و سلامتي خود، تغييرات شاخصي ايجاد كنيد.  حاميان قانون جذب بر اين باور اند كه اگر يك بيمار فركانس افكار مثبت را درون خود افزايش دهند بخش عمده اي از مسير درمان را طي كرده و ميتواند بر بيماري خود غلبه كرده و آن را شكست دهد. استدلالي كه براي اثبات اين اصل هم مي آورند عدم تشخيص بدن ميان افكار و تجارب است. به طور مثال شما ار به يك آلوچه ي ترش فكر كنيد بزاق دهانتان ترشح خواهدشد. با آنكه اصلا طعم آن را نچشيده ايد.